در دنیایی که ما زندگی میکنیم خیلی آدم ها و سازمانها پیدا پیشوند که مدعی آزادی و رهایی انسانها از چنگ استبداد و ستم هستند .

این سازمانها وقتی خیلی خطرناک میشوند که در عین وابستگی ،دروغ هایشان آشکار میشود و آنزمان  برای فرار از پاسخگویی سلاح بدست میگیرند و مجری اوامر بیگانگان در سرزمین های عمدتا با ثروت های زیر زمینی و انبوه می گردند .
به سوریه امروز نگاه کنید این تعداد سازمان شبه نظامی و سلاح بدست که حقوق ماهیانه برای جهاد و جنگ دریافت میکنند ، آیا ریشه اجتماعی و خلقی داشته و دارند؟
این سطح از خرابی و ویرانی و جنگ و کشتار در کشور عراق چگونه سازماندهی و ارگانیزه شده است ؟ 
در ایران چگونه است و نیو محافظه کاران جنگ طلب که  تولید گران اصلی سلاح نیز هستند چگونه عمل میکنند ؟
سازمان مجاهدین خلق به رهبری رجوی و مریم بانوی ترور آن دقیقا در امتداد چنین سازمان های وابسته و جنگ طلب طبقه بندی شده اند و سالیان است که پیرو اندیشه و ایدئولوژی جنگ و خشونت مطاع و طعمه بسیار ارزان و قابل دسترس برای برنامه ریزان و نقشه کشان این بخش از خاورمیانه هستند.

شگفتی و تعجب همگان در این است که سازمان وابسته و کرایه ای چون مجاهدین حیا را چگونه قی کرده و شرم را خورده اند؟  و چشم در چشم مردم ایران در عین وابستگی بی مانند و جنگ طلبی گسترده مدعی رهایی و آزادی مردم ایران نیز هستند؟ 

 و در همان حال که از مصدق و عدم وابستگی این نماد آزادگی و اصالت و استقلال  داد سخن میدهد قراردادها و پروژه های  اجرایی شان در امتداد بدست آوردن جاپایی در ایران که بخوبی نشان از مزدوری در سطح سازمان های امنیتی را نمایان میکند را ضمن  امضا آنرا اجرایی میکنند 

ما با چنین پدیده ها و جانورانی در دنیای سیاست امروز درگیر و هم عصر هستیم
نگاه کنید به عملکرد شبانه روزی سایت ها و خبر رسانی این سازمان ضد ملی که جز جنگ - خشونت - کشتار و آمادگی برای کشتار چیزی را نشر نمی‌دهند گویی شیطان در تمامی وجود آنان رخنه و گسترده  شده و هرگز چیزی را به عنوان خوبی و نیکی پرورش نمی‌دهند

سازمانی که به یکجا کرایه میشود و سالانه با کلاه گشادی که سر خودش میگذارد مدعی نبرد و آزادی میگردد . از سویی سخنران کرایه ای و بازنشسته سابق ولی آمریکایی استخدام میکند  و از سویی  دیگر برای آین سخنران کرایه ای تماشاگران و شنوندگان کرایه ای نیز به خدمت میگیرد و از کشور های اروپایی شرقی آنان به اسم تور مسافرتی ارزان در پاریس گرد هم آورده و همراه با رییس جمهور کرایه ای بزم خود را رونق میدهند.
این تورهای مسافرتی تنها به قیمت چهل ۴۰ یورو همراه با حمل و نقل و سه شب هتل و غذا از هشتم تا دهم ژولای همراه با گردش در پاریس توسط شرکتهای لهستانی انجام میپذیرد و جالب اینکه هیچ نامی از مجاهدین خلق و شورای ضد ملی آنان وجود ندارد و تنها به اسم دمکراسی برای ایران آنرا جمع و جور میکنند
 . 
این یک نمونه از این لینک هاست که در فیس بوک طراحی و تبلیغ شده است. توجه کنید :

https://m.facebook.com/photo.php?fbid=1733753350188583&id=100006618031342&set=gm.1010178729089090&source=44

و نمونه ای دیگر به زبان لهستانی دقت کنید :

https://m.facebook.com/events/1262303877132263/

 و این چنین است که باد در غبغب مریم رجوی  با ادای روسای کشورها که داری اسکورت  و ماشین ضد گلوله و فرش قرمز و اهدای گل و لباس های فاخر،  بیشتر عقده های فرو خورده سالیان را یک جا به نمایش میگذارند  . 
آری ما در چنین عصر و سرزمینی زندگی میکنیم . آری ما قربانیان و افشاگران چنین روباه صفتان زشت خویی هستیم که روز و شب به دنبال طعمه ای جدید به هر سوی هفت سر خویش میگردانند

این همان سازمانی است که در ۳۵ سال گذشته فقط و فقط به منافع خودش اندیشیده و هرگز جز ویرانی برای ما و سرزمین ما ارمغانی نداشته است . تصمیمات بسیار اشتباه از طغیان مسلحانه گرفته تا به کام کشیدن هزاران جوان جویای آزادی به خاک عراق و وابستگی تمام عیار و اینک هم پرده های دیگر این نمایش ادامه دار ضد تاریخی در جریان است .

این همان سازمانی است که در سالیان دور از پاکستان و سیستان و بلوچستان افراد فقیر و جویای نان را با قیمت هزار دلار از پدر و مادرشان میخرید تا در خاک عراق با آموزش های تروریستی به کام مرگ در تهران و شهرهای ایران بفرستد و من از نزدیک در جریان این خرید و فروش ها که به بهانه آزادی مردم ایران صورت می گرفت، هستم .

و امروز باز همان داستان به شکلی دیگر تکرار میشود . آن نوجوان که زیر هیجده سال در بلوچستان و پاکستان گیر یک لقمه نان بود جایش را به افراد باز هم غیر ایرانی از اروپای شرقی داده است در با تجمع در فرانسه و پاریس مجلس و محفلی را گرم میکنند که سخنران  و هم رییس جمهور خود خوانده اش اجاره ای است

 و بعد هم مشخص است دیگر .. لیست کارکرد ها و فعالیت ها را همراه با فرش اهدایی و هدایای دیگر به پیش کش امیران عرب و عربستان سعودی برای دریافت چک ها میلیونی و باز هم تکرار و تکرار این وابستگی ها به اسم آزادی مردم و خزئبلات ..

با این اوصاف  حقیقتا مردم دیگر نمی خواهند کسی با این شرایط و این آبروریزی ها برایشان بجنگد . 
آنان ترجیح میدهند در نبود آزادی باقی بمانند ولی طعمه جنگ و ویرانی و ستم نابرابر به اسم آزادی نشوند .

مردم ایران ترجیح میدهند خودشان با دست خالی برای حقوق حقه شان به هر شکلی دلشان میخواهد برای حقوق شان بجنگنند وحرکت کنند ولی ننگ وابستگی و مزدوری دول عرب بر چهره و تاریخ شان حک نگردد.

واقعا زهی بی شرمی است که مریم رجوی و سازمان پیوسته خطاکار مجاهدین این چنین به شعور سیاسی و آگاهی دم افزون آنان توهین میکنند و سر در برف وابستگی اندیشه های ارتجاعی و عقب مانده تاریخی خودشان را همراه با دو صد ناز و کرشمه به خورد ناآگاهان میدهند. ولی خوشبختانه سالیان از این دجال بازی ها میگذرد و خیلی حتی سیاستمداران و تصمیم گیرندگان غربی از فریب های مجاهدین خلق خبر دار شده و برای این تحرکات استعماری پشیزی ارزش قایل نبوده و تره خرد نمی کنند.



برچسب‌ها :
نویسنده: میلاد آریایی | نسخه قابل چاپ | 1395/3/31 - 09:57 | 1 2 3 4 5 | اشتراک گذاری :

سیلی سرخ واقعیت و کلاه ۱۷ - ژوئن مجاهدین

دسته بندی : <-ArchiveEntryCategory->,


مجاهدین بیش از همه خودشان میدانند در تقلای شبانه روزی که به قول خودشان برای  آزادی ولی در واقعیت برای نشستن بر تخت سلطنت در تهران تدارک دیده بودند ، درست یا غلط ، منصفانه یا غیر منصفانه ،بد جوری همه چیز را در چهارراه حوادث باختند و در مصاف با جمهوری اسلامی تا خرخره نه تنها بدهکار نسل گذشته و هم نسل آینده شدند بلکه تتمه آبروی شان بدلیل واضح و روشن وابستگی به  عراق و چند دوجین بیگانه رفته است

در واقع مجاهدین چوب دو سر - سوز شده اند و الان چاره را در مخفی ماندن رهبری که حالا فهمیده  است اصلا رهبری را بلد نبوده و نیست و بیشتر یک ژست سه رخ از رهبری کردن بوده و بیشتر تمایل تاریخی داشته از کانون حوادث به بهانه های متفاوت بگریزد ،
و از سوی دیگر ...  مریم مانده است و به قول خودشان کلی طلبکار که خط مقدم همه طلبکاران سیاسی هم همانا اعضای زهوار در رفته ای که چه بسا چون جایی ندارند آنجا مانده اند.

خوب در چنین شرایطی که به زبان الکن خود بانوی ترور تاکید کرده که نمی‌توانیم زمانی را هم برای سرنگونی معین کنیم و با این همه انتقاد و اعتراض و مخالفت سازمان یافته چه باید بکنند که حداقل دهان بسیاری را در همان تشکیلات در هم کوفته شده ز به طغیان  باز کرده اند را ببندند؟

اینها نکاتی بسیار کوچک و ناچیز از وضیعت نابسامان مجاهدین در روزگار امروز است 
- رهبر مخفی شده که هیچ چشم اندازی هم برای ظهورش نیست 
- هزاران عضو جدا شده و ناراضی و هستی از دست داده که معضلی بسیار بزرگ برای اندیشه عقب مانده و ارتجاعی آنان است
- بسیاری اعضای رو دست مانده در داخل خود تشکیلات 
- دهها شکست مفتضحانه سیاسی
- از دست دادن « اشرف» به عنوان اصلی ترین پایگاه تاریخی خود که طی این سالیان مناسبات فرقه ای خود را در آن شکل و تکوین دادند و آنرا را میتوان بزرگترین شکست استراتژیک آنان در سال های اخیر ارزیابی کرد
- و همچنین دهها نمونه دیگر واقعیت امروز مجاهدین و رهبری در هم شکسته اش را بیان میکند

در چنین وضعیت نابسامانی کلاه گشاد هفده ژوئن را مجاهدین با دلتنگی و آشفتگی مثال زدنی هر سال بر سر میکنند تا کمی از سوزش دردهایشان کاسته شود
بر آنانی که با صرف میلیون ها دلار سخنران و تماشاچی کرایه ای استخدام میکنند تا برای از ما بهتران تلاش ها و دست و پا زدن هایشان را لیست کنند خرده نگیرید چون این کلاه را خودشان برای خودشان بافته اند که واقعیت های سر سخت را نبینند

کلاهی در قدم اول برای فرار از برپایی ۳۰ خرداد که سالروز شروع طغیان مسلحانه آنان را بازگو می کرد و سالها هم آنرا پاس می داشتند ولی الان اصلا برایشان صرف نمیکند از این حرف ها بزنند و از این شکر ها بخورند ، به جای آن چنین خیمه شب بازی را هر ساله تدارک می بینند

در قدم دوم این کلاه هفده ژوئن دلگرمی بسیار مغتنمی برای بانوی ترور مریم رجوی است که در انظار  غیر عمومی ظاهر شود و لباس نو و با آرایشی و عمل پوست جدیدتر، رخ ای نشان دهد و حتی شرمگینانه بگوید ما هنوز هستیم و نفس می کشیم

در گامی دیگر هر ساله برگزاری این مراسم  سرمایه ای میشود برای بسیار نان خود و آویزان مجاهدین از شخصیت های تک نفره چون  آن سر مقاله نویس کیهان گرفته تا چریک فدایی مهدی سامع و عقب جا ماندگان ای چون «خبات» که یک حزب عشیره ای گمنام است که تنها در چنین مراسم هایی سر و کله اش پیدا میشود ، هست که بگویند حداقل آلترناتیوی !! دو صد من با  کرشمه ای هست که افراد و احزابی چون ما آویزان اش شویم . خوب اینها خودش دلایل محکمی برای برگزاری هفده ژوئن هست ، به نظر شما نیست ؟ 

ولی به نظر مریم رجوی هست ، خیلی خوب هم هست هرکسی هم مخالف است سر و کارش با دیگ و نشست های آنچنانی مریم رجوی است حتی اگر این فرد محمد محدثین باشد که یک زمانی خیلی شکر زیادی خورده بود و لنگ و لقد می انداخت که البته به شکرانه این نشست ها باد مخالفت و ساز مخالف  زدن از سرش پریده است 

نتیجه اینکه که کلاهی که مجاهدین سر خودشان میگذارند دقیقا آگاهانه صورت میگیرد و از نتایج بی حاصل اش سالها ست مطلع هستند ولی متاسفانه یا خوشبختانه دیگر زمینی برایشان باقی نمانده که بتوانند خودی نشان دهند و این آخرین فرصت هاست که از دست میرود .



برچسب‌ها :
نویسنده: میلاد آریایی | نسخه قابل چاپ | 1395/3/13 - 12:56 | 1 2 3 4 5 | اشتراک گذاری :

دل نوشته ها ...

دسته بندی : <-ArchiveEntryCategory->,



همه  ما يك عذرخواهى به احساس خود بدهكاريم...

زمانى كه براى نگه داشتن آدمهاى اشتباه پافشارى كرديم!

آن زمان كه دروغ شنيديم و سكوت كرديم..

جايى كه بايدميرفتيم اما ايستاديم!

چيزهايى كه ديديم و نديده انگاشتيم!

از هيچ و پوچ رويا ساختيم و ذوق كرديم!!!

راستی نظر شما چیست؟....

وقتی باختم، “مسیر” را یافتم.

در بزرگراه زندگی همواره راهت 

را “راحت” نخواهی یافت. 

هر چاله ای، “چاره ای” به تو 

می آموزد.

 دوباره فکر کن.

فرصت ها “دو بار” تکرار نمی شوند...


برچسب‌ها :
نویسنده: میلاد آریایی | نسخه قابل چاپ | 1395/3/9 - 02:18 | 1 2 3 4 5 | اشتراک گذاری :


در شرایطی که کشورهای عراق و سوریه و در گذشته ای نه چندان دور افغانستان با دخالت های پنهان و آشکار آمریکا به خاک و خون کشیده شد و دوران تاریک و سیاهی از فقر و تباهی و سیاهی در تاریخ این کشورها آغاز گردید اکنون مدت هاست نئو محافظه کاران آمریکا در صدد نقشه کشیدن برای ایران هستند
در امتداد این استراتژی کثیف بهترین گزینه حمایت آشکار و پنهان از مجاهدین خلق است 

گروهی توتالیتر و غیر دمکراتیک ، خشونت طلب ،ضد منافع ایران و ایرانیان و از همه مهمتر با علایق شدید وابستگی به هر قیمت برای کسب قدرت سیاسی .


این ویژگی های منحصر به فرد از مجاهدین گروهی ساخته است تا برای همه فصول ظرفیت اجاره شدن را د اشته و در چهارچوب حوادث خونین منطقه اگر میشود هرچند خفیف و ضعیف بکار گرفته شوند

در همین رابطه انتقال قطعی بقایای آنان از عراق به آلبانی پیگیرانه دنبال میشود تا در این کشور در جهت منافع آمریکاییان ضمن نگهداری در آب نمک استعماری خط و خطوط لازمه به آنان منقل شود 


آلبانی چه کشوری است ؟

آلبانی کشوری فقیر با تنها ۳ میلیون جمعیت و مناسباتی که از نظر سازمان های غیر دولتی آمیخته به فساد سیاسی ، رشوه گیری در تمام سطوح و مافیای قاچاق انسان ، پولشویی و مواد مخدر شهرت دارد 


این کشور در سال ۲۰۰۹ درخواست پذیرش خود را در اتحادیه اروپا مطرح کرده است و علی رقم اینکه در خاک اروپا قرار دارد ولی جزو کشورهای اروپایی شناخته نمی شود 


این کشور به نوعی حیاط خلوت آمریکاییان در اروپا محسوب میشود و مقامات سیاسی این کشور بشدت تحت تاثیر کسانی که در سیاست گذاری آمریکا سهیم هستند، میباشند.


بدین جهت بود که ایالات متحده مبلغ ۲۰ میلیون دلار به آژانس پناهندگان ملل متحد برای کمک به اسکان مجاهدین خلق در آلبانی کمک مالی نموده است، و طبق گفته مقامات وزارت خارجه آمریکا این کشور به  دولت آلبانی کمک های امنیتی و اقتصادی برای توسعه و بازسازی ظرفیت های فیزیکی برای اسکان این پناهندگان را داده است، اما هیچ یک از این امکانات متوجه فرد پناهنده نیست.

از سویی دیگر برای تشویق کشورها برای پذیرفتن مجاهدین خلق، وزیر خارجه سابق آمریکا هیلاری کلینتون، نخست وزیر آلبانی- سالی بریشا - را در سال ۲۰۱۳ متقاعد کرد که صرفا ۲۰۰ نفر از اعضای مجاهدین خلق را به عنوان اقدامی بشردوستانه بپذیرد.


 این روند به اجرا گذاشته شد، ولی در حال حاضر در سال ۲۰۱۶ آلبانی انتظار میرود که تا ۳۰۰۰ نفر از این افراد را بعد از اینکه رئیس جمهور رومانی  - ترائیان باسسکو - از پذیرش آنان در سال ۲۰۱۴ اجتناب کرد پذیرش نماید.
« به نقل از مقاله آقای مسعود خدابنده، در هافینگتون پست، ششم مارس ۲۰۱۶ »

با چنین گذشته و زمینه ای که دم خروس در سراسر آن پیداست اکنون مجاهدین ضمن اعلام فروش وسایل شان در آلبانی تلویحا تاکید میکنند که مشغول اسباب کشی نهایی به حیاط خلوت آمریکا در آلبانی هستند  و جالب تر اینکه کنگره آمریکا این وسط همه کارهایش را زمین میگذارد تا اطلاعیه و ابلاغیه صادر کند که کاری به کار مجاهدین در عراق نداشته باشید و از دولت عراق میخواهد تسهیلات لازم برای فروش اجناس آنان را فراهم نماید 


وابستگی یعنی این به همین شفافیت و روشنی که مشاهده میکنید و در حالی که عواقب سیاست های نئو محافظه کاران آمریکایی در سوریه و عراق روزانه در معرض نمایش است آمریکا برای ایران و ایرانی چه خوابی میبیند ؟ همان کسانی که امروز نماینده دلخواه شان پریشان حال و دیوانه ای به نام «ترامپ» است.


باید اشاره کنم مردم ایران نه مردم عراق و سوریه هستند و نه ایران ، کشوری چون افغانستان . مردم ایران با هوشیاری صد برابر سیاست های استعماری را تشخیص داده و از همین روست که بر روی  این جریان ضد ملی و وابسته مجاهدین تف میکنند و اعمال خیانت بار آنان را پیوسته رصد کرده و میکنند .


آنان با سیاست های به غایت خیانت بارشان در سه دهه گذشته هرگز در خاک ایران هیچ نشانی ندارند و مدت هاست به زباله دان تاریخ سرازیر شده اند.


 آینده بیشتر و بیشتر به شناخت این سو گلی های سیاست های منفعت طلبانه و خانمان سوز آمریکاییان در منطقه کمک خواهد کرد .تعیین کننده همیشه و همیشه مردم آگاه و هوشمند ایران هستند این حرف البته برای گوش های نا آشنای مجاهدین به حقیقت فرو نخواهد رفت ولی مهم نیست وضعیت اسفبار امروز آنان در خیانت و وابستگی و  سیاست های ویران کننده منطقه ای نشان از  آینده شان دارد .




برچسب‌ها :
نویسنده: میلاد آریایی | نسخه قابل چاپ | 1395/3/2 - 08:46 | 1 2 3 4 5 | اشتراک گذاری :

آخرین مطالب

محبوب ترین مطالب

درباره ما

آمار وبلاگ

کد های کاربر